به گزارش خبرنگار بین‌الملل قدس آنلاین- جواد فراهانی: هنگامی که آمریکا جنایتی را مرتکب می شود، که معمولا از طریق بمباران با استفاده از پیشرفته ترین تسلیحات و جنگنده های خود و موشکباران آن را انجام می دهد، به سرعت اعلام می کند که اشتباهی در محاسبه رخ داده تا از مسئولیت جنایت خود شانه خالی کند و مانع از صدور هرگونه قطعنامه ای از سوی سازمان ملل و یا شورای امنیت علیه خود شود. با این همه، سیاست های آمریکا در سوریه موفقیت آمیز نبوده و نتوانسته است نه از حیث استراتژیک و نه از حیث ایدئولوژیک و اخلاقی اهداف خود را محقق کند.

"محمد رصافی المقداد" نویسنده و تحلیلگر سیاسی تونس در این باره می‌نویسد: آمریکا جنایت های خود را با نیرنگ و فریبکاری، تحت عناوین متناقض مرتکب می شود؛ همانگونه که در ائتلاف اول خود برای به اصطلاح مبارزه با تروریسم در عراق و سوریه نشان داده و با انجام حملات کور و عامدانه مواضع نظامی و غیرنظامیان را در این دو کشور  هدف قرار داده است تا طرح تروریستی-وهابی خود را در منطقه اجرایی کند و برای آنها این فرصت را فراهم کند تا نفسی تازه کنند و از حملات ائتلاف واقعی علیه تروریسم یعنی جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت فرار کنند. اگر ایران نبود، مسائل آزادی بخش امت اسلامی از سلطه استعمار و در رأس آن، مسئله فلسطین و قدس از بین می رفت.

این نویسنده تونسی می افزاید: جنایت های دیگری که ردپای آمریکا به وضوح در آن به چشم می خورد، همان جنایت های ائتلاف متجاوز سعودی به یمن است. آمریکا با بی شرمی تمام از جنایت های این ائتلاف حمایت می کند و با استفاده از سلطه رسانه ای در جهان، بر آن سرپوش می گذارد تا تصویری واقعی از آنچه در یمن جریان دارد و نیز جنایت هایی که علیه مردم بی دفاع آن صورت می گیرد، به جهان ارائه نشود. این طبیعی است که آمریکا برای هیچ یک از تعهدات و توافقات خود احترام قائل نباشد. در عرف  آمریکا برای هیچ چیزی نمی توان ارزش قائل شد، حتی اگر به روابط مردم خود و اقدامات جنایتکارانه سفید پوستان علیه سیاه پوستان در این کشور مربوط باشد؛ جنایت هایی که هر روز تکرا می شود و نژاد پرستان مرتکب آن می شوند.

"محمد رصافی" می گوید: سیاست نقض پیمان از جانب آمریکا و شانه خالی کردن از توافقاتی که به اجرای آن متعهد شده، سیاستی قدیمی است و بارها مرتکب آن شده است؛ چرا که آن بر دیگر کشورها برتری جویی می کند و به دنبال اعمال سیاست استکباری خود در جهان است. این کشور اخیرا با خروج از توافق  بین المللی هسته ای بی حرمتی علیه قوانین بین المللی و انسانی را به اوج خود رسانده و پیش از آن نیز از سازمان یونسکو و شورای حقوق بشر سازمان ملل خارج شده بود که تمام این اقدامات را به خاطر رژیم اشغالگر صهیونیستی انجام داده است. آمریکا بداند که جمهوری اسلامی ایران، کوبا، کره شمالی و یا ونزوئلا نیست که موفق شود سیاست های خود علیه آن را عملی کند، بلکه اینجا شرایط کاملا تفاوت دارد ، چرا که ایدئولوژی و تفکر متفاوت است.

در نیمه های اول قرن بیستم "هیتلر" شعار "آلمان برتر از همه" را سر داد که نتیجه آن جنایت جنگ جهانی دوم نابودی آلمان نازی بود. امروز نیز "دونالد ترامپ" شعار "اول آمریکا" سرداده است و تحت این شعار، توافقات بین المللی را نقض می کند، خود را فراتر از قوانین بین المللی قرار می دهد، دیگران را تحریم می کند، علیه دیگر کشورها جنگ به راه می اندازد و حتی علیه متحدان خود عوارض گمرکی بالا وضع می کند. در همین چارچوب روسیه را تحریم کرده و با خروج از توافق هسته ای به بهانه های واهی، تحریم ها علیه جمهوری اسلامی را باز گردانده است.

پس از آنکه بسیاری از کشورها اعلام کردند که در تحریم ایران با آمریکا همکاری نمی کنند، دولت ترامپ آنها را نیز تهدید به تحریم کرد. طی چند روز گذشته نیز نمایندگان آمریکا با سفر به چین و هند در صدد متقاعد کردن این کشورها به تحریم نفت ایران برآمدند و به کشورهای عربی تحت نفوذ و سلطه خود دستور داده اند که جهت جبران کمبود نفت ناشی از تحریم ایران، تولیدات خود را افزایش دهند.

این در حالی است که یکی از سخنگوهای وزارت نفت ایران در مصاحبه با خبرگزاری "تسنیم" تاکید کرده است که تلاش آمریکا برای خارج کردن ایران از بازار نفت غیر ممکن است، به گونه ای که ایران طی ماه گذشته 2.5 میلیون بشکه نفت صادر کرده است که حذف این مقدار نفت از بازار طی چند ماه غیر ممکن است.

"ولادیمیر ساجن" پژوهشگر مرکز شرق شناسی روسیه در مصاحبه با روزنامه "روسیسکایا" می گوید: آمریکا ممکن است که بتواند عربستان را وادارد کند تا  برای خارج کردن ایران از بازار نفت، تولیدات خود را افزایش دهد، ولی روسیه می تواند در مقابل صادرات کالا، نفت ایران را وارد کند و سپس آن نفت را در بازار بفروشد.

برخی کارشناسان در تحلیل این پیشنهاد می گویند: اولا اجرای این پیشنهاد به مفهوم بی اساس کردن تحریم های آمریکا علیه ایران است.

ثانیا اجرایی شدن این پیشنهاد می تواند هماهنگی میان ایران و روسیه برای نابودی گروه های تروریستی در سوریه و مقابله با اشغالگری آمریکا و تهدیدات رژیم صهیونیستی را تقویت کند.

"قاسم عزالدین" نویسنده لبنانی نیز در مقاله ای تحت عنوان "ایران، چگونه با جنگ آمریکا مقابله خواهد کرد" می نویسد: دیگر بر هیچکس پوشیده نیست که خروج آمریکا از توافق هسته ای، هیچ ارتباطی با برنامه هسته ای آن ندارد؛ بلکه دلیل آن تلاش برای ایجاد بی ثباتی و نا امنی در این است.

"قاسم عزالدین" می گوید: دولت آمریکا می کوشد تا اینگونه نشان دهد که نقشی در گرانی ها و تلاطم اقتصادی که در ایران به وجود آمده ندارد تا از این طریق مردم را فریب داده و خود را از جنگ اقتصادی که علیه ایران به راه انداخته تبرئه کند، اما جنگی که آمریکا برای تخریب اقتصاد ایران وایجاد بی ثباتی در آن به راه انداخته است، نتیجه شکستی است که این کشور و رژیم صهیونیستی در جنگ نظامی علیه ایران و محور مقاومت متحمل شده اند و آنها را بر آن داشته تا به جنگ اقتصادی علیه ایران اقدام کنند.

وی می افزاید: گرچه هدف آمریکا از جنگ اقتصادی علیه ایران، تخریب اقتصاد این کشور، ایجاد اعتراضات عمومی و برهم زدن ثبات و امنیت کشور تحت دخالت های خارجی است، ولی همانطور که رهبر معظم جمهوری اسلامی تأکید کرده اند،  ایران می تواند از این تهدید به عنوان یک فرصت برای تقویت و تشکیل اقتصاد مقاومتی بهره جوید و موجب تقویت تولیدات داخلی و کاهش واردات و نیازمندی به خارج شود. ایران کشوری است که از ثروت های طبیعی و انسانی بسیار خوبی برخوردار است و می تواند امنیت غذایی خود را در هر شرایطی تامین کند. ایران به خوبی با شیوه های مقابله با جنگ اقتصادی از خارج آشنایی دارد و می تواند این جنگ را به فرصتی برای پیشرفت تبدیل کند.

انتهای پیام/